یک کلمه ای که چند وقتی هست توجه ام رو جلب کرده کلمه شادابی هست. در واقع ارتباط این کلمه با فعالیت تیمی. خیلی درونی می دونستم که معنی این کلمه را می دانم ولی تو بیانش نمی تونستم خیلی دقیق بشم. احساس می کردم که در دورانی که به ساخت بازی در تیم های مختلف مشغول بودیم٬ خیلی اوقات تیم شاداب بوده و خیلی اوقات هم نبوده. گاهی این موضوع روی اشخاص هم جدا جدا تاثیر می گذاشته. برداشتم این بود که شادابی تیم حتما برای کار خوب کردن و تولید بازی با کیفیت بالا لازم هست. و اما شادابی چیه؟
شادابی به معنی شادی قطعا نیست. شادابی به نظر من به این حالت ها مربوط می شه:
- عاشق کار بودن
- عاشق تیم بودن
- روحیه بالا و شجاع داشتن
- نترسیدن از خطا کردن
- منعطف بودن و پذیرش تغییر
- قابلیت شنیدن نقد را داشتن
موارد بالا رو داشتن٬ شادابی در شخص و در تیم میاره. این شادابی می تونه یک شبه ره صد ساله رو طی کنه. این چیزی هست که بارها در ۱۰ سال گذشته تو تیم های ما کاملا حس شده. سرعت انجام کارها در مواقع شاداب بودن خیلی بالا می ره و انگار هر کس هر چیزی که به پروژه اضافه می کنه عالی و خوب هست. در مواقع غیر شاداب هم انگار که یک وزنه صد تنی به پای تیم بسته شده و حتی با صرف وقت و تلاش زیاد توسط تک تک افراد تیم٬ خروجی قابل توجهی بدست نمی یاد.
حتما موارد دیگه ای هم هست که به شادابی ربط داشته باشه و موارد بالا هم حتما قابل ادغام شدن به تعدادی پارامتر کمتر هستند و این فقط یک سر نخ اولیه می تونه باشه از یک تحقیق و تحلیل جدی روی مقوله شادابی در تیم های بازی سازی. به عنوان مثال می شه به ترجمه های این کلمه در فرهنگ معین رجوع کرد و این را دید:
شاداب
(ص مر.) تازه ، با طراوت ، مسرور.
در انگلیسی هم اولین کلمه Socculent هست که مانند تازه و با طراوت خیلی در مورد میوه ها کاربرد داره. انگار به نوعی تازه بودن برای افراد تیم لازم هست. تازه بودن در واقع در لحظه بودن هست. با در لحظه بودن از خطا کردن نمی ترسید و شجاع خواهید بود٬ همواره مثل یک تازه کار آماده انجام کار و تغییر در کارهای انجام شده هستید و بی دغدغه به دنبال آنچه که دل شما می خواهد می روید٬ به عبارتی عاشقانه کار می کنید. در فرهنگ ذن هم همواره ذهن تازه کار داشتن (Beginner’s Mind) توصیه شده٬ با هر سطح دانش و تجربه ای که باشید. شاید این یک نقطه آغازینی برای تمرین ساختن تیم های شاداب باشه.
تقریبا شک ندارم که تیم شاداب نمی تونه کار متوسط و یا بد انجام بده. البته حتما با داشتن حداقل های دانش و تجربه فنی که اونها قسمت آسان قضیه هستند.